English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4044 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
atari U یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی
colossal U بسیار بزرگ
excessive U بسیار یا بزرگ
ultra- U در معنای بسیار بزرگ
megalopolis U شهر بسیار بزرگ
very large data base U پایگاه داده بسیار بزرگ
biblical proportions U به اندازه بسیار زیاد [بزرگ]
super U بسیار خوب بزرگ اندازه
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
cyber U یک سری از کامپیوترهای بزرگ که توسط شرکت corporation data controlساخته شده اند
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
leather back U لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
distributing U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributes U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
cms U ConversationalIB سیستم عامل کامپیوترهای بزرگ System onitor
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
guide U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guides U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
vm/sp U VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
atari U نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
comdex U نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
pl/ U زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
giant corporation U شرکت بزرگ
names U نام یک شرکت بزرگ
major corporation U شرکت سهامی بزرگ
name U نام یک شرکت بزرگ
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
dalmatian U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
fielded U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
grampus U نوعی یونس بزرگ
black grouse U نوعی باقرقره بزرگ
mainframe U کامپیوتر بزرگ
main frame U کامپیوتر بزرگ
mainframes U کامپیوتر بزرگ
halibut U نوعی ماهی پهن بزرگ
halibuts U نوعی ماهی پهن بزرگ
brazier head rivet U نوعی پرچ با سر بزرگ ونازک
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
underflow U نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
parachute spinnaker U نوعی بادبان خیلی بزرگ 3گوشه
breast drill U نوعی دریل دارای مته بزرگ
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
avocados U نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
avocado U نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
great dane U نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
mudcapping U نوعی روش تخریب صخرههای بزرگ به وسیله موادمنفجره
billhook U نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
starlifter U نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
hand-held U کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
state-of-the-art U بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
appleline U IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
Novell U شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
unix U سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
background U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
backgrounds U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
downsize U انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
unco U بسیار
sadly U بسیار بد
muckle U بسیار
very U بسیار
not a lettle U بسیار
lot U بسیار
multifarious U بسیار
out and a way U بسیار
multiplicity U بسیار
sorely U بسیار
powerfully U بسیار
awfully U بسیار
multiped U بسیار پا
mickle or muckle U بسیار
oftentimes U بسیار
seldom U بسیار کم
no end of U بسیار
many U بسیار
plenty U بسیار
an abundance of U بسیار
thousand and one U بسیار
mickle U بسیار
far U بسیار
immortally U بسیار
abundant U بسیار
numerous U بسیار
precious U بسیار
very little U بسیار کم
longeval U بسیار زی
beastby U بسیار
overly U بسیار
lousy <adj.> U بسیار بد
ever so U بسیار
all- U بسیار
detestable U بسیار بد
far and away U بسیار
awful <adj.> U بسیار بد
parlous U بسیار
desperate U بسیار بد
terrible <adj.> U بسیار بد
galore U بسیار
sopping U بسیار
by far U بسیار
lashongs U بسیار
all U بسیار
so mush U بسیار
much U بسیار
rotten <adj.> U بسیار بد
clinking U بسیار
main U بسیار مهم
well-to-do <idiom> U بسیار ثروتمند
be unable to say boo to a goose U بسیار ترسو
primal U بسیار قدیمی
perfervid U بسیار باحرارت
primordiality U قدمت بسیار
overweening U بسیار مغرور
infernality U زشتی بسیار
herculean U بسیار دشوار
much rain U باران بسیار
chasm U فرق بسیار
chasms U فرق بسیار
stunning U بسیار خوب
much was said U بسیار چیزهاگفته شد
monstrosities U شرارت بسیار
ravenous U بسیار گرسنه
much pleased U بسیار خوشتود
ultramodern U بسیار تازه
prepotent U بسیار توانا
lots U بسیار فراوان
prepotency U نفوذ بسیار
nymphs U زن بسیار زیبا
inappreciable U نامحسوس بسیار کم
priceless U بسیار گران
death traps U بسیار خطرناک
priceless U بسیار پر قیمت
thoroughgoing U بسیار دقیق
primes U بسیار مهم
nymph U زن بسیار زیبا
polygons U بسیار پهلو
superheat U بسیار گرم
supersubtlety U زرنگی بسیار
oft U بسیار رخ دهنده
primordial U بسیار کهن
dammit U فحش بسیار
damn U فحش بسیار
extras U بسیار خیلی
all right <idiom> U بسیار خوب
terrible U بسیار بد سهمناک
punctuality U دقت بسیار
superfine U بسیار فریف
tinier U بسیار کوچک
heartbreak U اندوه بسیار
polygon U بسیار پهلو
tiniest U بسیار کوچک
peracute U بسیار سخت
tiny U بسیار کوچک
extra- U بسیار خیلی
prodigy U بسیار زیرک
devilish U بسیار بد اهریمنی
death trap U بسیار خطرناک
meticulosity U دقت بسیار
many persons U مردمان بسیار
monstrosity U شرارت بسیار
many books U کتابهای بسیار
the d. is in him U بسیار شروراست
Recent search history Forum search
1olivine
1Vintage style
1incentive
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1what s the meaning grandiflorum to farsi ?
1They decided to buy the company outright.
1کارآفرینی
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1مدیرامورمالی شرکت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com